فهرست :

درك چيستي وخلاقيت ومنطق آن                                                                           

خلاقيت از نظر روان شناسان

اهميت خلاقيت

نياز به تفكر خلاق

رابطه خلاقيت وهوش كودكان

خلاقيت وختيل چه اثري در ساير حوزه هاي يادگيري دارد

خلاقيت با مولفه هايش

خلاقيت وارزش هاي آن

خلاقيت وحل خلاقانه مسئله

گرد آوري اطلاعات

ادراكات نادرست در باره خلاقيت

 معنويت وخلاقيت

توصيه هايي براي رشد خلاقيت

انواع تكنيك هاي خلاقيت

خلاقيت در فرهنگ لغات غير روانشناسي خلاقيت ،به معناي ارائه يك فكر ، رفتار يا محصولي نو ويگانه تعريف شده است. به عبارت ديگر ، خلاقيت يعني ارائه چيزي نو. از چشم انداز روان شناسي نيز خلاقيت مفهوم يا پديده اي يگانه وبديع فرض شده است. با اين تاكيد كه خلاقيت يك فرايند رواني است. فرايندي كه به حل كردن ايده پروري ، مفهوم سازي، ارائه اشكال هنري وعلمي يا توليدات صنعتي منجر مي شود بنابراين، خلاقيت يك فرايند رواني تصور مي شود كه يكتا ويگانه بوده وخاصيتي ابداعي دارد( پير خائمي 1384) ساده ترين واژه خلاق ،‌عبارت است از پديد آوردن چيزي كه بيش از اين وجود نداشته است. در پديد آوردن بي نظمي تا اندازه اي نمونه اي از خلاقيت است اين بي نظمي قبلا وجود نداشته است بلكه به وجود آورده شده . بنابراين ما براي نتيجه حاصل ارزش قائليم ولذا اين پديده «نوپيدا» بايد داراي ارزشي باشد در اينجا مي توانيم به نوعي خلاقيت هنري دست مي يابيم، زيرا آنچه را هنر ابداع مي كندخود پديده اي نوين وارزشمند است. برخي از هنرمندان خودشان « سبك آفرين » هستند.

 اين گونه هنرمندان داراي سبك وسياق خاصي در ادراك وبيان ان ادراك هستند كه اين هر دو مي توانند ارزش بالايي داشته باشند ما مي توانيم خلاقيت را چون رازي به نظر گيريم همواره ايده هاي جديد درخشاني به وجود مي آيند كه چيزي از چگونگي پيدايش آنها نمي دانيم ما مي توانيم رفتار شخصيت هاي خلاق را مطالعه وتجزيه وتحليل كنيم اما از اين كار چيزي عايدمان نخواهد شد چون غالبا خود اين شخصيت ها هم  از انچه موجب بروز خلاقيت شان مي شود آگاه نيستند ( قاسمي نيك منش1386) 

خلاقيت از نظر روان شناسان

خلاقيت مستلزم سطح معيني از هوش است، ولي هوش بالا ، لزوما با خلاقيت همراه نيست ، براي تحليل  كامل خلاقيت بايد عئامل محيطي اجتماعي وطبيعي را عوامل شخصيتي در نظر گرفت خلاقيت مستلزم تفكر مستقل ونوآوري است خلاقيت متضمن سه عمل است: 1- سيالي يا توانايي نمادين كردن تجربه ها وتوانايي ميان معنا به چندين معنا ومفهوم 2- انعطاف پذيري يا نرمش يا توانايي تغيير مجموعه اي ذهني خويش براي جستو جو ي راه حل هاي "شق ديگر" هنگامي كه پاسخ هاي داده شده  نادرست باشد 3- ابكار يا توانايي مطرح  ساختن راه حل ها با مفاهيم بي نظير وتازه .....

با توجه به ان چه گفته شد هخلاقيت عبارت است از توان انديشيدن شخص در باره امري با روش هاو شيوه هاي نو وغير معمول ومطرح ساختن راه حل هاي يگانه ( بي نظير) براي مسائل به عبارت ديگر خلاقيت عبارت است ار توان يا استعداد اشخاص به توليد تركيب ها فرآورده ها يا افكار از هر نوع كه باشد به شرط اينكه تازه وبراي ديگران نا شناخته باشد (تقي زاده 1387) 

رويكردي روشمند وآگاهانه  به خلاقيت مورد نياز زما ن حذف هزينه ها كوچك كردن اندازه ها وكاستن از كيفيت ها به سر آمده است . نياز بزرگ عصر حاضر ايده هاي نو است