مقدمه:از آنجائيکه هسته اصلي اين موضوع پژوهشي، تاکيد و توضيح
فايده بودن مکتب اقتصادي و بويژه ليبراليسم در ارائه راه حل هاي منطقي و
انساندوستانه براي معضلات و مشکلات بشري در تمام ابعاد و جنبه هاي آن است.
سعي شده در روند نگارش اين تحقيق و تمام نقاط آن از مکتب اقتصادي و تاثير
آن بر توجيه و جهت دهي سياست کشورها استفاده شود و اميدوارم در جاي مناسب
قرار گرفته باشد. در واقع در محدوده روابط بين الملل، بهره گيري از
راهکارهاي غير نظامي براي تحقق اهداف طراحي شده در وسيعترين معنا ،
فزونترين در صد تحقق و در محدود ترين ديدگاه ، کمترين ميزان ناکار آمدي را
قلم مي زند که ريشه در توانمندي عاملان آن دارد . و متاسفانه چنين پيامدهاي
در صحنه بين المللي با وجود طيف وسيع از همکاري و وابستگي، پيامدهاي خشونت
بار هم ديده مي شود، و اين بخاطر وجود بعضي از اعضاي قدرت طلب و جنگجو و
خود خواه مي باشد ، ولي باز هم گيتي علو از اعضاي بسياري از خير خواه و
مسالمت آميز و ذات نيک امتياز دارد. خلاصه، تلاش شده است که در اين تحقيق ،
از ايده ها و ارزش هاي ليبرال گرا براي مطابقت دادن اين مکتب با کارآمدي
آن در ابطال کار آمدي اقدام نظامي و اثبات فعال بودن همکاري و گفتگو در حل
بحران ها بين بازيگران بين المللي مورد استفاده قرار گيرد.
فهرست مطاب:مقدمه
چهار چوب نظري
فصل اول ژئواکونوميک خليج فارس
عوامل همگرايي و همکاري
همکاري هاي اقتصادي کشورهاي خليج فارس
توليدات نفتي و غير نفتي
منابع
فصل دوم سياست خارجي امريکا در خليج فارس
اهداف سياست خارجي امريکا و منافع آن در خليج فارس
اهداف سياسي
اهداف اقتصادي
اهداف امنيتي - نظامي
ايران و سياست خارجي امريکا
برنامه هسته اي ايران و اقدام احتمالي نظامي امريکا
کشور هاي عربي خليج فارس و اقدامات امريکا
جامعه بين الملل و راه حل هاي منطقي و مديريت بحران هسته اي ايران
نتيجه گيري
منابع