فهرست مطالب :
خانواده سمبل امنیت و آرامش
جامعه
مسئله وراثت و محیط
چند توصیه
ارتباط متقابل
شبکه عاطفی گسترده
ارتباط گذشته با آینده
لحظه های موفق در تربیت فرزند
سخن از اعمال ممنوعه
همیاری و تعاون
دانش جنسی کودکان در سنین مختلف
منابع
قسمتی از متن :
بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا
این تنها مادر است که باید خانه داری کند ، وسایل راحتی افراد خانواده را
فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با
یک یا دو شیفته کار کردن ، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد
ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است . در این گونه موارد
کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی
را تحمل کند . این گونه روابط ( که این روزها در بسیاری از خانواده ها
مرسوم شده است ) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند
. اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت
لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت ، در بزرگسالی دچار
عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد . ثانیاً
مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست
داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد ؛ حتی
بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها ،
تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد . ( علاوه بر این کودک ، رفتارهای
پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد
شد . در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذکران آفریده شده ،
همانطور که مادرش بود ) از تمام اینها گذشته ، شاید بتوان از کمی ساعات
حضور پدر در منزل در دوران کودکی چشم پوشی کرد ؛ اما وقتی فرزند به سن
نوجوانی رسید دیگر حضور مادر کافی نیست . در این بُرهه ، احتیاج عاطفی به
حضور پدر کاملاً مشهود است .