ديدگاهها, نظريه
ها و تعاريف مختلفی در خصوص بودجه
ارائه شده است. این
تعاريف نیز متاثر از نظريه هاي اقتصادي در مورد
دولت بوده است و ديدگاههاي موجود در زمينه دولت نيز تحت تاثير شرايط متفاوت سياسي,
اقتصادي و فرهنگي بوده است. در یک بررسی کلی می توان گفت نظام بودجه بندي به عنوان
يك ابزار مهم و حساس برنامه ريزي به موازات رشد و توسعه دولت و جامعه, مراحل و
تحولات مهمي را پشت سر گذاشته و امروزه بصورت يك نظام پيچيده فني و مالي درآمده
است. اين نظام در آغاز پيدايش خود به علت محدوديت حوزه فعاليت دولت و به علت نگرش
منفي جامعه نسبت به فعاليتهاي دولت, عمدتاً يك ابزار سياسي بوده و از دهه سوم قرن
ميلادي به علت رواج اقتصاد كينزي كه دولت را به مداخله در فعاليت اقتصادي و سرمايهگذاري
اجتماعي تشويق و ترغيب مينمود, بودجه دولتي به عنوان ابزار اقتصادي و مالي, علاوه
بر نقش هاي سياسي, نقشهاي اقتصادي و مالي را نيز بر عهده گرفت و بالاخره با گسترش
فعاليتهاي دولتي در همه جنبه هاي زندگي و بزرگتر و پيچديده تر شدن سازمانهاي دولتي
و پيشرفت روشهاي مديريت و برنامه ريزي و ظهور تكنولوژي اطلاعاتي امروزه, نظام
بودجه بندي يك سيستم پيچيده اي از طرحها و برنامه هاست و بودجه علاوه بر نقش هاي
سياسي و اقتصادي, نقش حساس و مهم برنامهريزي را نيز عهده دار شده است و امروزه
بودجه منعكس كننده انواع برنامهريزيهاي سياسي, اجتماعي و فرهنگي جامعه است. از
طرفي چون مسلم شده كه توسعه امري يك بعدي نبوده و توسعه اقتصادي مي تواند به توسعه
اجتماعي و فرهنگي بيانجامد, مهمترين عامل در وقوع اين امور, گزينش درست اهداف,
استراتژي ها و نهايتاً رسالت هاي سيستم برنامه ها وطرحهاي بودجه است.