دانلود تحقیق با موضوع
بررسي اصل استقلال قضاوت در جمهوري اسلامي ايران،در قالب word و در 87 صفحه، قابل ویرایش، شامل:
مقدمه
بخش اول: كليات
فصل اول: اهميت و استقلال قضايي در نظام حقوقي اسلام
مبحث اول: اهميت قضا در اسلام
بند اول: تعاريف از نظر اسلام و فرق آن با داوري
بند دوم: اهميت قضاوت
مبحث دوم: استقلال قضايي در اسلام
بند اول: مفهوم استقلال قضايي
بند دوم: استقلال قضايي در متون اسلامي
فصل دوم: استقلال قضايي در متون اسلامي
مبحث اول: تعريف نهاد قضايي و اصول اساسي استقلال قوه قضائيه
مبحث دوم: بررسي استقلال قوه قضاييه در انقلاب اسلامي ايران
بخش دوم: بررسي مسير تحول استقلال قضات در قوانين جمهوري اسلامي ايران
فصل اول: شاخصهاي استقلال قضات و بررسي آن در قوانين اساسي
مبحث اول: تعريف و توضيح شاخصهاي استقلال قضات
بند اول: شاخص عدم نفوذ و تأثير پذيري قضات
بند دوم: شاخص منع عزل قضات
بند سوم: شاخص منع تغيير و انتقال قضات
بند چهارم: عدم نقص رأي قضايي
بند پنجم : تمكن مالي قضات
بند ششم: وظايف و تكاليف قضات در حفظ استقلال قضايي خود
مبحث دوم: بررسي استقلال قضات در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران
فصل دوم: استقلال قضات در ديگر قوانين و مقررات در جمهوري اسلامي ايران
بخش سوم: مسئوليت، مصونيت وتعقيب انتظامي قضات
فصل اول: مسئوليت و مصونيت قضايي
مبحث اول: مسئوليت كيفري قضات و مصونيت آنها
مبحث دوم: مسئوليت مدني قضات و مصونيت آنها
فصل دوم: تخلفات و تعقيب انتظامي قضات
مبحث اول: تخلفات قضات
مبحث دوم: تعقيب انتظامي قضات
نتيجه گيري
فهرست منابع
بخشی از متن تحقیق:
مقدمه:
مردم در آغاز يك دسته بودند و اختلافي در ميان آنها وجود نداشت كم كم دسته ها و قبايل بوجود آمدند و چون كه بخاطر گذارندن زندگي رزومره با يكديگر داد و ستد داشتند اختلافات و تضادهايي در ميان آنها پديدار شد كه بايد رفع خصومت مي شد. هر گاه اختلاف در ميان خانواده بود رييس خانواده رفع خصومت مي كرد و اگر بين دو نفر در اجتماع اختلافي پيش مي آمد ابتدائاً ممكن بود طرفين خودشان توافق كنند يا اينكه شخص ثالثي را براي داوري بين خود انتخاب كنند و شخصش منتخب طرفين بايد با رعايت بي طرفي و از روي عدالت و راستي قضاوت مي نمود و معمولاً به اشخاصي رجوع مي كردند كه از نقطه نظر اجتماعي در موقعيت بالاتري باشد اين افراد در اجتماعات بيشتر روحانيون و پادشاهان بودند روحانيون بدليل اينكه كمتر در امور عادي و دنيوي دخالت مي كردند مورد اعتماد مردم بودند و شاه نيز بعلت بعطه و قدرتي كه بر افراد جامعه داشت خواه نا خواه به عنوان قيصه دهنده اختلاف لقب گرفته بود و با توجه به اينكه شاه به تنهايي نمي توانست رفع اختلاف نمايد مردم براي تسريع در احقاق حق خود ...